عشق یعنی با چشم بسته کسی را دیدن و از بین همه دلتنگ یک نفر شدن . . .
دعای قاصدک ها خوشبختی آدماست، برات آرزوی یه دنیا قاصدک دارم
گر تو یارم نشوی آخر پاییز من است / فکر بی تو شدنم دشمن بنیان من است / تا زمانی که تو شیرینی و دوری ز دلم / رنگ خون بر جگر فرهاد من است
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند / سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند
ارزش وجودی انسان به اندازه ی حرف هایی است که برای نگفتن دارد .
کم کم ز یادم میروی این روزگار و رسم اوست / این جمله را با تلخی اش صد بار تضمین میکنم .
دلم تقدیم به آنکه به رسم جاده ها دور است ، اما به رسم دل فاصله ای نیست .
ای دل نگفتمت حذر از راه عاشقی ؟ رفتی ؟ بسوز ، این همه آتش سزای توست .
نه طوطی باش که گفته دیگران را تکرار کنی و نه بلبل باش که گفته خود را هدر دهی . . .
مهربانی زبانی است که : برای کور دیدنی ، برای کر شنیدنی ، و برای لال گفتنی است . . .
کوه با نخستین سنگ ها آغاز می شود و انسان با نخستین درد
ومن با نخستین نگاه تو ، آغاز شدم . . .
ز همه دست کشیدم که تو باشی همه ام ، با تو بودن ز همه دست کشیدن دارد .
ترسم که تو هم یار وفادار نباشی / عاشق کش و معشوق نگه دار نباشی من از غم تو هر روز دوصد بار بمیرم / تو از دل من هیچ خبر دار نباشی .
جانا ز دست عشق تو ، یک دم نباشد راحتم / هر شب خیالت را کشم ، ای ماه تابان در برم .

نظرات شما عزیزان:
|